خوش به حالشون !
شاگرد تو مى باشم، گر کودن و کژپوزم ...
« شمس»
... درست مثل یک شاگرد، محصول کارم را به استاد نشان دادم تا اگر آن را هم سو باکتاب جدیدش - علم و روش آن - در طرح شعار - کمتر بیشتر است - مى داند، اجازهى چاپ دهد. یادداشت هاى او در حاشیهى پیش نویس مقاله، چراغ راه من شد و اکنون اگر نورى در این گزارش دیدید، از اوست.
روزهاى سه شنبه در کلاسهاى پیش دبستان کار مىکنم. گاهى مشاهدهگر فعالیتهاى مربیان هستم و گاهى خود در نقش مربىام! اوایل آذرماه بود. خانم محمودى، مسؤول پیش دبستان، گفت: »مربىهاى مدرسه دوست دارند که در آغاز فعالیتهاى مربوط به آشنایى کودکان با موضوع گیاهان، مدیریت یادگیرى بچهها با شما باشد.«
فرصت تازهاى پیش آمده بود تا در تعامل با کودکان، تجربههاى تازه کسب کنم. با این که مثل خروس »آوازم را چشم بسته مىخوانم!« اما در چنین مواقعى، مثل یک دانشجو، ابتدا به طراحى آموزش مى پردازم.
شروع کردم!
اولین کار این بود که هدف را مشخص کنم:
با واژهى »گیاه« به عنوان یک کلید واژه در علوم تجربى آشنا شوند.
مصداق هاى »گیاه« را شناسایى کنند.
مفهوم »گیاه« را چنان درونى کنند که هنگام برخورد با گیاه، آن را »درک« کرده و به موارد مشابه تعمیم دهند و از غیر آن بازشناسند.
در ارتباطهاى خود هر جا که لازم است، کلید واژه را در جاى مناسب خود به کار گیرند.
گیاهان را به عنوان بخشى از محیط زیست خود بشناسند.
×××
در تعیین هدفها، یک نکته به عنوان رویکرد آویزهى گوش و هوشم بود:
توجه به مفهوم سازى و تولید دانش به وسیلهى کودکان، به جاى انتقال مفهوم و دانش به کودکان.
×××
براى دستیابى به هدفها، سه فعالیت 20 دقیقهاى به عنوان »محتوا« پیش بینى کردم. آن ها را با مربیان کودک مدرسهاى که قرار بود فعالیتها آن جا انجام گیرد در میان گذاشتم و با مشارکت هم{P - در این جا لازم است از همراهى و مشارکت صمیمانه خانم ها محمودى، چهارگامه، بینا، یونسى و راستگو مربیان پیش دبستان »ریاض دانش«، آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در جنت آباد تشکر و سپاسگزارى کنیم. P}
دربارهى طرح و چگونگى همیارى در اجراى آن تصمیمگیرى کردیم.
فعالیت اول:
نمونههایى از گیاهانى را که ریشه و ساقه و برگ دارند، مثل تربچه، جعفرى، نعنا، شوید، تلخون، پیاز و ریحان، به اندازهى لازم از سبزى فروش محله خریدیم و دادیم در آبدارخانهى مدرسه تمیز شستند و خشک کردند و همه را در یک سینى بزرگ، با خود به کلاس بردیم.
میز و صندلىهاى کلاس یک نفره و آرایش آنها به شکل U بود.
روى میز هر کودک، یک ورق روزنامهى باطله گذاشتیم و نمونههاى گیاهان را بین آنها تقسیم کردیم.
×××
گفت و گو، مشاهده و جست و جو
بچهها گیاهان را دستکارى کردند، گفت و گو کردند و حتى بعضىها پس از اطمینان از تمیزى، برگهایى از آنها را مزه کردند.
همراه با نشان دادن نمونه ى گیاه تربچه:
1 کى مى دونه اسم این گیاه چیه؟
2 [تقریباً همگى]: تربچه!
1 شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟
2 [تقریباً همگى]: بله!
1 تربچه را از توى »گیاهان« خود بردارید. با دقت نگاه کنید. به هم نشان دهید. با هم مقایسه کنید.
×××
همراه با نشان دادن نمونهى گیاه جعفرى:
1 یک »گیاه« دیگر! خوب نگاه کنید. ببینید شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟
توى گیاهان خود مىگردند، به نمونهاى که دست ما است نگاه مىکنند، بعضىها مىآیند و نمونهى در دست ما را از نزدیک مىبینند و ... کم کم پیدا مىکنند. به هم نشان مىدهند، از هم تأئید مىگیرند و به من و مربى نشان مىدهند. یک نفر از میان جمع »گیاه« را مىشناسد و نام مىبرد:
1 آفرین! اسم این گیاه جعفرى است.
{P - کلاس دخترانه بود. اجراى این برنامه در کلاس پسرانه نشان داد که آشنایى دختران پیش دبستانى با سبزىها، بیش از پسران پیش دبستانى است. P}
همراه با نشان دادن نمونهاى دیگر .....................
فعالیت دوم: مشاهده، جست و جو در محیط واقعى
1 آن هفته که به کلاستان آمدم، دربارهى چى گفت و گو کردیم؟
2 دربارهى »گیاه«، دربارهى »گیاهان«، دربارهى سبزى ها ....
حالا با هم برویم حیاط مدرسه، کوچه، پارک تا گیاهان را در آن جا هم ببینیم. هر کس هر جا یک نمونه »گیاه« دید، به دوستش یا به من یا به خانم مربى نشان دهد.
×××
کودکان در پهنهى پارک پراکنده بودند، کنجکاوى مىکردند و جست و جو مىکردند. مقایسه مىکردند. پیدا مىکردند و یافتهها را به یکدیگر نشان مىدادند - تعمیم مىدادند و به این طریق آموختههاى خود را عمق و وسعت مىبخشیدند. براى من جالب و شورانگیز بود که آن روز گوشم نه »درخت« شنید، نه »علف«، نه ...
»گیاه«! فقط گیاه. وه چه زیبا بود آن روز!
»گیاه« صداى آن روز پارک بود. خانم گیاه! آقا این هم یک گیاه.
گیاه! ...
از علفهاى هرز، گیاهان خودروى لا به لاى سنگها تا درختان کاج، بوتههاى رز و ... گیاهى از چشم کودکان پنهان نمىماند.
حتى گیاهانى که به دلیل برگ ریزان، لباس خود را عوض کرده بودند!
فعالیت سوم: تلفیق ارزشیابى
وقتى از پارک برگشتیم، زنگ تفریح بود و تغذیه، بعدش: نقاشى!
حدس مىزنید که موضوع نقاشى آن روز چه بود؟
بهترین وقتى بود که بتوان فعالیتى تلفیقى - علوم تجربى و نقاشى - را اجرا کرد.
از کودکان خواستم، »گیاهان« را نقاشى کنند.
نمونهى کارهاى آنها را در این گزارش مىبینید. احتیاجى به توصیف نیست!
×××
چه خوش شانس هستند »مربیان کودک«! خوش به حالشان!
آن همه زیبایى را که من آن روز شاهد بودم، آنها هر روز شاهدند. درست مثل یک »باغبان« که فرایند رشد و به بار نشستن گیاهان باغش را شاهد است. و چه هشیار بود و عارف، زنده یاد جبّار عسگرزاده آن زمان که عنوان »باغچهبان« را براى خود برگزید.
و من چه قدر دلم مىخواهد که »باغچهبان« شوم!
×××
فکر کنید و بگویید:
در گزارشى که خواندید: اندیشهى کاوشگرى »مفهوم سازى به وسیلهى کودکان« به عنوان یک رویکرد در انتخاب هدفها و مدیریت فعالیتهاى یادگیرى کودکان مورد توجه بوده است. با ارائهى مثالى روشن، توضیح دهید که در این فعالیتها سعى شده است، چه مفهوم یا مفاهیمى به وسیلهى کودکان ساخته شود؟ چگونه؟
به نام الله
با سلام وخسته نباشید خدمت دلسوزان تعلیم وتربیت فرشته های آسمانی
یکی از مواردی که در رشد کودکان موثراست استفاده از مقوله ای به نام طبیعت است
تحلیلی مختصر بر خوش به حالشون
معلم امروزی یک راهنماست که تجربیات یادگیری را تسهیل می کند. معلم تسهیل کننده کار یادگیری است که با تنظیم هدفها وآموزش بر اساس تجارب قبل دانش آموزان وبه منظورسرعت بخشیدن به یادگیری وآموزش انجام می شود.
با توجه به اینکه در بیشتر مراکز آموزشی وتربیتی ایران
معلم یا مربی فقط یک انتقال دهنده اطلاعات هست وتوجهی به فراگیران ونیازهای آنان ندارند وآموزش تنها محدود به چهار دیواری مدرسه می باشدوروشهای قدیمی آموزشی را که در بیشتر دنیا منسوخ شده است سر لوحه کار خود قرار داداند.اما در طرح درس گیاهان ساختارهای خشک وغیر قابل انعطاف جای خود را به شا خص انعطاف پذیری در
خدمت آموزش وکسب تجربیات وشناساندن محیط داده است ومربی به طور کامل از روشهای تکنو لوژی آموزشی با
طراحی اهداف وبرنامه ریزی فعالیتها استفاده نموده
است ومحیطی شاد ومفرح را برای کودکان به وجود آورده است مربی از مناسبترین منابع بهرگیری کرده است تا هر چه سادهتر شاگردان را به هدفهای مورد نظرش برساند.باتوجه
به اینکه کودکان هنگام مطالعه در مورد گیاهان هیجان زده می شوند واز انجام فعالیتها در این زمینه لذت می برندمشاهدات کودکان در زمینه گیاهان موجب می شودکودکان با مفهوم طبیعت وزیبایی وآب وهوا به عنوان
رشد دهنده گیاهان آشنا شده وقدرت خلاقیت خود را پرورش
داده وتجارب گرانبهای را از آموخته های خود کسب
نمایند .تجربه های موفقیت آمیز باعث رشد اعتماد بنفس کودک می گردند .شادی که در حین فعالیتها به وجود آمده است موجب رشد خلاقیت کودکان گردیده است. یکی از نقاط مثبت دیگر این برنامه توجه به مفهوم سازی وتولید دانش در کودکان بود که موجب رشد شناختی وزمینه ساز
تفکر خلاق در کودکان را فراهم می نمائید.
چند پیشنهاد برای بهتر اجراءشدن خوش به حالشون
در این طرح می توانستیم فعالیتها را گسترش داده واز فعالیتهای مانند کاشت دانه ها وچگونگی رشد آنها استفاده نمود وبحثهای را در زمینه چگونگیرشد گیاهان و تاثیر آب وهوا بر روی گیاهان وهمچنین توصیف کردن و مقایسه کردن گیاهان مطرح نمائیم تا کودکان در مورد آنها تفکر نموده وبه نتیجه برسند.
باغبان ابتدا زمین را بارور می کند وبرای غنچه دادن به درخت فرصت می دهد.
آموزش اهمیت استتار در بقاى جانوران به دانشآموزان کلاس اول
ترجمه: بتول موسوى
یک روز زنگ تفریح، یکى از دانشآموزان کلاس اول هنگام بازى مارمولکى را لا به لاى علفها پیدا کرد. با وجود این که مارمولک به سختى دیده مىشد، همگى مدتى آن را تماشا کردیم. این تجربه باعث شد، مجموعه فعالیتهایى را براى آموزش اهمیتمفهوم استتار در بقاى جانوران، برنامه ریزى کنم.
اولین تمرینى که بچهها در این گروه از فعالیتها انجام دادند، بازى »حالا آن را مىبینى، حالا نمىبینى« از مجموعه فعالیتهاى آموزشى »AIMS« بود. در این بازى، بچهها دایرههاى رنگى کوچک حاصل از سوراخ کردن کاغذهاى رنگى را که روى کاغذهایى با رنگهاى گوناگون ریخته بودم، شمردند.
دانشآموزان به چهار گروه پنج نفره تقسیم شدند. هر روه مخلوطى از دایرههاى رنگى صورتى، زرد، سبز و سیاه را که روى زمینههاى رنى متفاوت پخش شده بودند، دریافت کرد. گروه اول دایرهها را روى زمینه زرد رنگ شمرد، گروه دوم روى زمینه سیاه، گروه سوم روى زمینه سبز و گروه آخر روى زمینه صورتى.
روش انجام کار به این ترتیب بود که هر یک از اعضاى گروه در فاصلههاى زمانى 15 ثانیه هر تعداد دایره صورتى رنگ را که مشاهده مىکرد، و در 15 ثانیه بعدى، عضو دیگر گروه، رنگ دیگرى مثلاً سبز را. این کار تا پایان شمارش تمام رنگهاى دایرههاى رنگى ادامه پیدا مىکرد. عضو پنجم گروه نیز وظیفه نگاه داشتن زمان و ثبت نتایج را بر عهده داشت. بعد از شمارش و ثبت نتایج، هر گروه یک نمودار ستونى رسم کرد. سپس دانشآموزان چهار نمودار متفاوت را با هم مقایسه و راجع به شباهتها و تفاوتهاى بین نمودارها بحث کردند. با این فعالیت دانشآموزان تمام گروهها دریافتند که شمارش دایرههاى رنگى همرنگ زمینه از همه مشکلتر است. (براى مثال، شمارش دایرههاى رنگى سبز روى کاغذ رنگى سبز، از شمارش دایرههاى سایر رنگها مشکلتر بود).
در واقع هدف از انجام این فعالیت، تمرین شمارش صحیح نبود، بلکه هدف درک دشوارى دیدن و در نتیجه شمارش دایرههاى رنگى همرنگ زمینه بود. وقتى دانشآموزان در پایان فعالیت به این نتیجه دست یافتند، این ایده را مطرح کردم: »تصور کنید این دایرههاى رنگى جانورانى هستند که روى زمین زندگى مىکنند.« سپس بحث را این گونه ادامه دادیم که چه طور همرنگى جانوران با محیط زندگى مىتواند، در بقاى آنها مؤثر باشد. به این ترتیب، زمینه فعالیت بعدى فراهم شد.
جانوران هنگام استتار
در ادامه آموزش مفهوم استتار، کتاب »جانوران هنگام استتار« را براى دانشآموزان خواندم. در این کتاب، راهنماهایى براى کمک به حدس نام جانور پنهان شده، وجود داشت. همچنین کتاب حاوى مطالبى بود که در آن جزئیات مربوط به استتار جانوران تشریح و علاوه بر آن، انواع روشهاى استتار و اطلاعات اضافى راجع به برخى جانوران ضمیمه شده بود.
در مرحله بعد، منظره اى از یک جنگل بارانى را روى تابلوى کلاس نصب کردم تا به دانشآموزان نشان دهم که جانوران گوناگون از جمله پروانه، مار، آهوى کوهى، مارمولک، حشره، عنکبوت و قورباغه، هنگام استتار در زیستگاههاى طبیعى خود، چگونه از نظر پنهان مىمانند. سپس از تعدادى عروسک پارچه اى به شکل جانوران کمک گرفتم تا نشان دهم که آنان چگونه از استتار بهره مىگیرند.
سپس با هم به تصویر زیستگاههاى طبیعى جانوران گوناگون نگاه کردیم. من از آنان خواستم، هر یک جانورى را انتخاب کند و راجع به این که چه طور با استفاده از رنگ و طرح بدنش خود را محافظت مىکند، مطلبى بنویسد. براى مثال، یکى از بچهها قورباغه سبزى را روى برگ سبزى نقاشى کرد و چنین نوشت: قورباغه با تبدیل کردن رنگ بدنش به سبز، خودش را پنهان مىکند تا جانوران دیگر آن را نخورند.
مشاهده جانوران حقیقى
با دعوت از یک فروشنده جانوران دست آموز به کلاس، دانشآموزان موفق شدند جانورانى مثل خرگوش، مار، عنکبوت، ماهى و آفتاب پرست را از نزدیک ببینند. فروشنده براى بچهها توضیح داد که جانوران چگونه با پنهان کردن خود، زندگى شان را حفظ مىکنند. به علاوه راجع به غذا، محلهاى طبیعى زنگى و برخى از عادتها و رفتارهاى جانوران گوناگون توضیح داد. دانشآموزان تصویرهاى بزرگى از جانوران مورد علاقه خود کشیدند و آنها را با قیچى از کاغذ چیدند. با ادامه این مشاهدات، آنان کتابى درباره استتار جانوران »ساختند« و آن را به فروشنده دوره گرد هدیه کردند.
کاربرد دانسته ها و به کارگیرى خلاقیت
وقتى دانشآموزان به مفهوم استتار جانوران و اهمیت آن در بقاى آنها پى بردند، فعالیت دیگرى را شروع کردیم. در این فعالیت، دانشآموزان با استفاده از مجموعه اى از مواد اضافى و دور ریختنى، حشراتى را درست کردند و آنها را در قسمتهاى گوناگون کلاس قرار دادند تا من آنها را پیدا کنم.
براى شروع، کل بچههاى کلاس را به پنج گروه تقسیم کردم و نحوه فعالیت را براى آنان توضیح دادم: دانشآموزان هر گروه باید مکانى را در کلاس پیدا مىکردند که براى پنهان کردن حشراتى که خودشان ساخته بودند، مناسب باشد.
این حشرات با استفاده از موادى چون: شانههاى خالى تخم مرغ، قوطىهاى فیلم، جعبههاى خالى غلات صبحانه، کاغذهاى رنگى، پولک و نوار ضبط صوت و مواد دیگرى که من در طول سالها جمع آورى کرده بودم، تهیه شدند. هدف ما، استتار حشرات ساخته شده، در مکانهاى مناسب بود. آنها باید حشرات خود را طراحى و با استفاده از این مواد، ظرف 30 دقیقه مىساختند.
پس از ساختن حشرات و انتخاب محل پنهان کردنشان، دانشآموزان دو راه پیش بینى کردند: چه تعداد از حشرات به خوبى پنهان نشدهاند و به راحتى پیدا خواهند شد؟ چه تعداد از حشرات به خوبى استتار شده اند و به راحتى پیدا نخواهند شد؟ همه گروهها از حشرات خود ساختهاشان مغرور بودند و پیشبینى کردند که من نمىتوانم آنها را پیدا کنم.
پیدا کردن حشرات پنهان شده
براى این کار که پیش بینىهاى دانشآموزان را بیازمایم، چشمهایم را بستم و اجازه دادم که هر گروه به ترتیب حشراتشان را پنهان کنند. من 15 ثانیه وقت داشتم که حشرات را پیدا کنم. در غیر این صورت، حشره در واقع به نحوى پنهان شده و بنابر این حفظ بقا کرده بود.
گروه اول حشره خود را در کتابخانه کلاس پنهان کرده بودند. زیرا اکثر کتابهاى موجود در آن، قهوه اى بودند و آنان حشره قهوهاى رنگى ساخته بودند.
گروه دوم حشره خود را در سبد نوشتارى کلاس گذاشته بودند. زیرا داخل سبد تعدادى تخته سبز وجود داشت و آنان حشره خود را سبز رنگ انتخاب کرده بودند.
گروه سوم حشره زرد رنگى ساخته و آن را در محل پازل کلاس قرار داده بودند. آنها به این دلیل رنگ زرد را انتخاب کرده بودند که اکثریت پازلهاى کلاس قطعات زرد رنگ داشتند.
گروه چهارم حشره خود را داخل میز تحریر مربوط به تجهیزات صوتى کلاس قرار داده بودند. داخل این میز تحریر و همچنین حشره آنها رنگ سبز تیره داشت.
و نهایتاً گروه پنجم یک حشره آبى رنگ ساخته و آن را کنار کتابهاى آبى رنگ ریاضیات پنهان کرده بودند.
من توانستم دو تا از حشرات را پیدا کنم، اما سه تاى آنها را پیدا نکردم. مثلاً حشره آبى روى قفسه کتابها را پیدا کردم و دانشآموزان این طور نتیجه گرفتند که درجه آبى بودن رنگ حشره ساخته شده، با رنگ کتابها تفاوت داشت است. همچنین، حشره قهوهاى رنگ را هم پیدا کردم. نتیجه گیرى دانشآموزان این بود که چون کتابها رنگ قهوه اى یکسانى نداشتند، ولى حشره آنها قهوه اى یکرنگى بود، بنابراین توجه من به راحتى به آن جلب شده است. من حشره سبز تیره را پیدا نکردم و دانشآموزان این گروه دریافتند که انتخاب مناسبى براى طراحى حشره خود کرده بودند. چون اگر حشره رنگ دیگرى مثل زرد یا سفید بود، امکان داشت آن را پیدا کنم. همچنین من نتوانستم حشره سبز پنهان شده در سبد قسمت نوشتارى و یا حشره زرد پنهان شده در بین قطعات پازل را پیدا کنم. نتیجه گیرى این گروهها این بود که به علت همرنگى و در نتیجه در هم آمیختگى حشره با زمینه از نظر بصرى، پیدا کردن آن مشکل شده است. سپس حشرات پیدا شده و پیدا نشده را از نظر تفاوتها و شباهتها مقایسه و راجع به چگونگى زنده ماندن حشرات پیدا نشده بحث کردیم.
اگر حشره گروهى از دانشآموزان را پیدا مىکردم، به گروه مربوطه بر مىگرداندم و از آنان مىخواستم بگویند، با چه تغییراتى در حشره آنان مىتواند آن را براى استتار مناسب ساخت. سپس تصویر حشره را بعد از ایجاد تغییرات حاصله، رسم کنند.
براى تکمیل این فعالیت، از دانشآموزان خواستم تصویر یک زیستگاه طبیعى را طراحى و رنگ آمیزى کنند؛ به طورى که حشره ساخته شده توسط آنها بتواند در آن جا پنهان شود. در آخر، آنها تصویر حشره شان را به تصویر زیستگاه رسم شده چسباندند.
ارزشیابى
براى ارزشیابى میزان درک دانشآموزان از این فعالیتها، از آنان خواستم پنج نکته را که از مفهوم استتار جانوران آموخته بودند، بنویسند یا نقاشى کنند. به این طریق، کتابى از آموختههاى خود تهیه و عنوانى براى آن انتخاب کردند.
نتیجه یادگیرى مطلب بسیار قابل توجه بود.
دانشآموزان در کتابهاى خود نوشته بودند: بعضى از جانوران براى بقاى خود مىتوانند رنگ خود را تغییر بدهند. گوزنها لکههایى روى بدن خود دارند که به پنهان شدن آنها کمک مىکند. قورباغهها مىتوانند بین دو رنگ قهوه اى و سبز تغییر رنگ بدهند. خرسهاى قطبى سفیدند و تشخیص آنها در برف مشکل است. جغدها به رنگ درختها هستند و مطالبى از این دست.
بعد از نمره دادن به کتابها، آنها را جمع آورى و در کتابخانه کلاس قرار دادم تا دانشآموزان از مطالعه آنها لذت ببرند. به این ترتیب، آنان از یادگیرى موضوع استتار لذت بردند و دریافتند که چگونه توانایى پنهان شدن و در آمیختگى جانوران با محیط، این احتمال را که جانوران شکارگر آنها را تشخیص بدهند، کاهش مىدهد و در نتیجه شانس بقاى آنها افزایش مىیابد. به علاوه، آموختند که برخى از جانوران با رنگهایى متولد مىشوند که براى حفظ آنها حائز اهمیت هستند. مثلاً جوجه پرندگان با رنگى شبیه اجزاى تشکیل دهنده لانه شان به دنیا مىآیند.
به این ترتیب، موفق شدم با روشى متفاوت، مطالبى راجع به جانوران، به دانشآموزان بیاموزم. آنان در پاسخ به این سؤال که از کدام قست درس بیش از همه لذت بردند، گفتند که قسمت مورد علاقه شان ساختن و پنهان سازى حشرات بوده است. در حقیقت، آن زمان که موفق نمىشدم حشرات آنان را پیدا کنم، آنان به آنچه انجام داده بودند، افتخار مىکردند و من از آنچه که آموخته بودند، به خود مىبالیدم.
منبع
February 20001 ,Children & Science ,Mary C.Burke
به نام آلله:بهترین تدریس،تدریسی است که معلم کمتر فعال باشد.
تحلیلی مختصر بر اهمیت استتار در بقای جانوران
زمانی که عملکرد یک باغبان یا کشاورز تفکر می کنیم متوجه میشویم که آنها از شروع فعالیت به فکر این هستند که محصولی مرغوب وبا کیفیت را تولید نمائیند.برای بدست آوردن این مهم برنامه ریزی دقیق را از شروع تولید محصول یعنی کاشت تا برداشت آن انجام می دهندو
نهایتآاگر مراقبتها وتلاشهای آنها به نحوء احسن انجام بگیرد بهترین محصول رادریافت می نمائیندولی اگر اشکال جزئی در کار آنها وجود داشته باشد کیفیت محصول آنها پائین می آئید.مسئله تعلیم وتربیت نیز شبیه کار کشاورز یا باغبان ومراحل طی شده توسط آنها است.مسئله آموزش وتربیت کودکان باید از زمان تولد توسط والدین شروع وبعد از آن توسط مراکز آموزشی صورت بگیردوهدف تمام مراحل رشد در جهت رشد همه جانبه کودک باشد.در مورد فعالیت صورت گرفته در مقاله اهمیت اسستتار در بقای جانوران باید بگوئیم که این مورد تجربه خیلی خوبی برای من وسایر دوستانم خواهد بود چون فعالیت به نحوءاحسن انجام گرفته است وامیدوارم که نمونه چنین فعالیتهای را در ایران نیز ببینیم .تا زمانی که تجربهنباشد،زبان به کار نمی افتد.در این فعالیت سعی شده است تا کودکان درس علوم تجربی را به صورت عملی اجرا نمائیندوبه ابتکارهای زیادی دست بزنندومعلم هم فقط یک راهنماست وخلاقیت دانش آموزان را به بهترین نحوءبه کار گرفته ودر بدست آوردن تجارب گرانبها به آنها کمک نموده است.صبر وتحمل معلم کلاس در این فعالیت قابل تقدیر است چون معلمین ما برای یک درس تا این اندازه وقت نمی گذارندوآموزش آنهافقط در حد یک یا دو فعالیت است مفهوم پنهان کاری به خوبی برای دانش آموزان حلاجی شده وآنها توانستند تجارب خودشان در مورد استتار حیوانات را به انسان واشیاءنیز ربط بدهند.با توجه به این مسئله که هر پدیده که یکنواخت بشود خستگی ایجاد می کند.هر چیزی که بیش از حد تکرار بشود یک بیماری است در یادگیری نیز نباید از تکرار مداوم استفاده شود.در این فعالیت تنوع زیادی در محتوای فعالیتها وجود دارد که زمینه مناسبی را برای بروز خلاقیتهای کودکان وشکوفائی استعدادهای آنها به وجود آورده ویکی از مهم ترین مسائل طبیعت رابا استفاده از خلاقیتهای خودشان آموخته اندوهوش طبیعت گرایی آنها به خوبی فعال شده ورشد یافته است.در این فعالیت معلم می توانست با طراحی کردن یک بازی در محوطه کلاس یا فضای بیرون از بچه ها بخواهد که خود را شبیه اشیاء اطراف کرده وخود را پنهان نمایند.همچنین معلم می توانست از قصه گویی در مورد حیوانات وربط دادن آنها به استتار استفاده نماییدکه این عامل می توانست بسیار موثرباشد.در این فعالیت مشاهده در سطحی بسیار بالا وبه کارگیری دانسته ها وارزشیابی به بهترین نحوء ممکن صورت گرفته است.
بالاترین تفریح برای کودکان بالا بردن تجارب آنهاست
باغچه تخم مرغى
من در یکى از مدرسههاى تازه تأسیس و بزرگ وسط شهر بابل تدریس مىکنم. این مدرسه چند باغچه بسیار کوچک داشت که به تازگى در آن نهالهایى کاشته بودند. براى این که بچهها به نهالها آسیب نرسانند، دور آنها حصارى بلند کشیده بودند.
کتاب علوم کلاس اول بخش گیاهان، در مورد انواع برگها، ساقهها، ریشهها، مراحل رشد گیاهان و... بحث مىکند. همیشه دلم مىخواست در مدرسه گیاهانى داشته باشیم تا بچهها از ابتداى رویش، شاهد رشد آنها باشند. اما با توجه به امکانات مدرسه، عملاً نمىتوانستیم از این باغچهها استفاده کنیم. مدتها در این فکر بودم که در کلاسم باغچهاى بسازم؛ باغچه کوچکى که ارزان و براى همه گروهها قابل تهیه باشد. ضمناً بتوانیم دانههاى متعدد و متنوعى در آن بکاریم و نحوه رشد و شکل انواع دانهها را با هم مقایسه کنیم.
چند روزى چشمم به دنبال وسیله مناسبى بود تا این که یک روز آن را یافتم. دیدن شانههاى خالى تخم مرغ که جلوى بقالى گذاشته شده بودند، مرا به یاد باغچههاى کرت بندى شده روستاهاى اطراف شهر انداخت. فرداى آن روز که به کلاس رفتم، از گروهها خواستم هر کدام یک شانه خالى تخم مرغ، مقدارى تخم سبزیجات، یک سینى به اندازه شانه تخم مرغ، و بعضى از گروهها هم خاک بیاورند.
گروهها شانههاى تخم مرغ را به اندازههاى دلخواه در آوردند. یک گروه مستطیل، یک گروه سه گوش و... روى آن مقدارى خاک ریختند و بعد تخم سبزیجات را به سلیقه خودشان، در هر ردیف که دلشان مىخواست، پاشیدند.
به بعضى از گروهها همین فعالیت را بدون خاک دادم تا تأثیر وجود و عدم وجود خاک را در رشد دانهها مشاهده کنیم. بچهها شانهها را داخل سینى گذاشتند و کنار پنجره کلاس چیدند.
آن روز کلاس بسیار شادى داشتیم. بچهها با پیش بند و دستکش آن چنان غرق شادى و غرور بودند که قابل وصف نبود؛ چون با دست خودشان باغچهاى مىساختند. انگار باغچه تخم مرغى برایشان مثل سفر به کره ماه جالب و حیرتانگیز بود. آنها هر روز با شوق فراوان، باغچههایشان را با ظرافت آبیارى مىکردند. بعضى گروهها چون دوست داشتند زودتر گیاهشان رشد کند، هر زنگ تفریح به باغچهها آب مىداند. من هم چیزى نمىگفتم تا در پایان مدت تعیین شده، باغچهها را با هم مقایسه کنیم.
بعد از چند وقت تخمها جوانه زدند و سر از خاک بیرون آوردند: تربچه، جعفرى، تره، ریحان و...
چه باغچههاى رنگارنگ و زیبایى! آن وقت بچهها برگها را بررسى کردند، ریشهها را کنار هم گذاشتند و به مقایسه ساقهها با هم پرداختند.
چند باغچه به خاطر آبیارى زیاده از حد خراب شد و از بین رفت. این نتیجهاى بود که خود گروهها به آن مىرسیدند و چه قدر زیبا بود وقتى خودشان جواب سؤال هایشان را یافتند.
باغچه هایى که دانههاى سبزیجات بدون خاک در آنها کاشته شده بودند، فرضیه ما را که »گیاهان براى رشد به خاک نیاز دارند«، با یک سؤال تازه رو به رو کردند. چون در باغچه بدون خاک گیاه رشد کرد، ولى سرعت رشد آن خیلى کمتر از باغچههاى دیگر بود و زودتر هم زرد شد.
این تجربه جالب و شاد و هیجانانگیز، علاوه بر یاد گرفتن درس برگها و... یک درس جالب براى من و بچهها داشت:
آنچه را که نیازمان بود، به سادگى و فقط با دقت به محیط اطراف، به دست آوردیم. درس دادیم و در کلاس گردش علمى کردیم.
اما این سؤال همچنان برایم ماند که: در شانه تخم مرغ چه مادهاى بود که بدون حضور خاک، به گیاه اجازه رشد مىداد؟
ای که با نامت جهان اغاز شد دفتر من هم به یادت باز شد
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت جناب اقای همتی وکلیه
عزیزانی که از این وبلاگ بازدید می فرمایند.
تحلیلی مختصر بر باغچه تخم مرغی
هیچ رشذی بدونه زحمت ممکن نیست.
چند مطلب کوتاه در رابطه با باغچه تخم مرغی:درابتدا باید به متولیان این طرح تبریک گفت گه در مدارس ما هر چند به صورت اندک چنین طرحهای که محتاج صبر وحوصله فراوان مسئولین مربوطه می باشد صورت گرفته است .فعالیتی که در باغچه تخم مرغی صورت گرفته است نمونه کاملی از خلاقیت توسط معلم وشاگردان می باشد که بدونه همکاری هر کدام از انها شاید به موفقیت نمی رسیدند.
این طرح بر اساس تفکر واگرا وبر مبنای تشویق خلاقیت در کودکان وپرورش خلاقیت در انها صورت گرفته است.خلاق بودن معلم کلاس باعث شده است که فضای کلاس به یک فضای کاملا طبیعی وشاد تغییر پیدا کند وباعث بدست آوردن تجارب گرانبهای برای کودکان در زمینه رشد گیاهان وپرورش آنها شده است.باغچه تخم مرغی که کودکان قبل از این انها را مشاهده نکرده بودند باعث می شود که کودکان ذر زمینههای دیگر نیز خلاقیت نموده وبه فعالیتهای اینچنینی دست بزنند.
در این طرح اشکالاتی وجود دارد که به طور خلاصه به آنها اشاره خواهم نمود.
قبل از اینکه این طرح اجراءشود بهتر بود از عقاید ونظریات کودکان در این زمینه استفاده می شود وانها را تشویق به فکر کردن وتفکر در مورد چگونگی انجام دادن کار می کردیم که نظرات وپیشنهادات انها می توانست در اجراءکردن طرح به ما کمک نمائید.
یک هفته قبل از اجرای طرح باید مشاهده صورت می گرفت وکودکان از نزدیک با یک باغچه وچگونگی شکل گیری آنها آشنا شده ودرحین این فعالیت کودکان را به بحث وگفتگو می کشانیم ودر قالب فعالیتها وتعاملات محتوا را طراحی وکودکان را با فعالیت مورد نظر آشنا نموده و انها را برای این فعالیت اماده می نمائیم.وابتدا در قالب اطلاعات ساده آنها را با مفهوم گیاه وبعد باغچه وچگونگی رشد وفواید آنها اشنا نموده وانها را در حین انجام فعالیت ازاد بگذاریم تا در مورد باغچه وگیاهان صحبت کنند.
در حین انجام فعالیت باید از کودکان خواسته شود مشاهدات خود را در طول مدت رشد گیاهان وجوانه زدن وشکل گیری باغچه یادداشت کنند وتوجه آنها را به جوانه زدن گیاهان جلب نمائیم ودر حین فعالیت میتوانیم سئوالاتی از کودکان بپرسیم مانند:ایا گیاهان در تاریکی هم رشد می کنند-آیاگیاهان بدونه نور هم رشد میکنند.چه کار کنیم تا گیاهان سریعتر رشد کنند.
همچنین می توانیم به کودکان کمک کنیم تا نمودارها وجدولهای را رسم نموده وروشهای تثبیت فعالیت ومشاهدات ونتایج خود را ارائه ددهند وهر روز گزارش خود را از فغالیت در حال انجام شرح داده وکارها وفعالیتهای خودشان را ثبت نمایند.
در این طرح اهداف زیر دنبال میشود .
۱
ایجاد حس اعتماد بنفس وامنیت خاطر در کودکان
۲تشویق وپرورش استقلال طلبی وخلاقیت کودک
۳پرورش حس زیبا شناسی در کودک
۴پرورش عادات مفید در کودک به منظور تندرستی وایجاد مهارتهای که برای تطبیق شخص با محیط لارم است
۵باعث بدست آوردن تجارب گرانبهای برای کودکان در زمینه رشد گیاهان شده است
۶کودک برای نخستین بار با گوشه ای از طبیعت رابطه برقرار کرده است
زیباترین اهنگی که از زمین به گو ش خداوند میرسد خنده کودکان می باشد.