خوش به حالشون !

    حسن طاهرى

    اشاره

    شاگرد تو مى باشم، گر کودن و کژپوزم ...

 « شمس»

 ... درست مثل یک شاگرد، محصول کارم را به استاد نشان دادم تا اگر آن را هم سو باکتاب جدیدش - علم و روش آن - در طرح شعار - کمتر بیشتر است - مى داند، اجازه‏ى چاپ دهد. یادداشت هاى او در حاشیه‏ى پیش نویس مقاله، چراغ راه من شد و اکنون اگر نورى در این گزارش دیدید، از اوست.

    روزهاى سه شنبه در کلاس‏هاى پیش دبستان کار مى‏کنم. گاهى مشاهده‏گر فعالیت‏هاى مربیان هستم و گاهى خود در نقش مربى‏ام! اوایل آذرماه بود. خانم محمودى، مسؤول پیش دبستان، گفت: »مربى‏هاى مدرسه دوست دارند که در آغاز فعالیت‏هاى مربوط به آشنایى کودکان با موضوع گیاهان، مدیریت یادگیرى بچه‏ها با شما باشد.«

    فرصت تازه‏اى پیش آمده بود تا در تعامل با کودکان، تجربه‏هاى تازه کسب کنم. با این که مثل خروس »آوازم را چشم بسته مى‏خوانم!« اما در چنین مواقعى، مثل یک دانشجو، ابتدا به طراحى آموزش مى پردازم.

 شروع کردم!

 اولین کار این بود که هدف را مشخص کنم:

  با واژه‏ى »گیاه« به عنوان یک کلید واژه در علوم تجربى آشنا شوند.

  مصداق هاى »گیاه« را شناسایى کنند.

  مفهوم »گیاه« را چنان درونى کنند که هنگام برخورد با گیاه، آن را »درک« کرده و به موارد مشابه تعمیم دهند و از غیر آن بازشناسند.

  در ارتباطهاى خود هر جا که لازم است، کلید واژه را در جاى مناسب خود به کار گیرند.

  گیاهان را به عنوان بخشى از محیط زیست خود بشناسند.

    ×××

    در تعیین هدف‏ها، یک نکته به عنوان رویکرد آویزه‏ى گوش و هوشم بود:

 توجه به مفهوم سازى و تولید دانش به وسیله‏ى کودکان، به جاى انتقال مفهوم و دانش به کودکان.

    ×××

    براى دستیابى به هدف‏ها، سه فعالیت 20 دقیقه‏اى به عنوان »محتوا« پیش بینى کردم. آن ها را با مربیان کودک مدرسه‏اى که قرار بود فعالیت‏ها آن جا انجام گیرد در میان گذاشتم و با مشارکت هم{P  - در این جا لازم است از همراهى و مشارکت صمیمانه خانم ها محمودى، چهارگامه، بینا، یونسى و راستگو مربیان پیش دبستان »ریاض دانش«، آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در جنت آباد تشکر و سپاسگزارى کنیم. P}

 درباره‏ى طرح و چگونگى همیارى در اجراى آن تصمیم‏گیرى کردیم.

 

 فعالیت اول:

    نمونه‏هایى از گیاهانى را که ریشه و ساقه و برگ دارند، مثل تربچه، جعفرى، نعنا، شوید، تلخون، پیاز و ریحان، به اندازه‏ى لازم از سبزى فروش محله خریدیم و دادیم در آبدارخانه‏ى مدرسه تمیز شستند و خشک کردند و همه را در یک سینى بزرگ، با خود به کلاس بردیم.

    میز و صندلى‏هاى کلاس یک نفره و آرایش آن‏ها به شکل U بود.

    روى میز هر کودک، یک ورق روزنامه‏ى باطله گذاشتیم و نمونه‏هاى گیاهان را بین آن‏ها تقسیم کردیم.

    ×××

 گفت و گو، مشاهده و جست و جو

    بچه‏ها گیاهان را دستکارى کردند، گفت و گو کردند و حتى بعضى‏ها پس از اطمینان از تمیزى، برگ‏هایى از آن‏ها را مزه کردند.

 همراه با نشان دادن نمونه ى گیاه تربچه:

 1  کى مى دونه اسم این گیاه چیه؟

 2  [تقریباً همگى]: تربچه!

 1  شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟

 2  [تقریباً همگى]: بله!

 

 1  تربچه را از توى »گیاهان« خود بردارید. با دقت نگاه کنید. به هم نشان دهید. با هم مقایسه کنید.

    ×××

    همراه با نشان دادن نمونه‏ى گیاه جعفرى:

 1  یک »گیاه« دیگر! خوب نگاه کنید. ببینید شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟

    توى گیاهان خود مى‏گردند، به نمونه‏اى که دست ما است نگاه مى‏کنند، بعضى‏ها مى‏آیند و نمونه‏ى در دست ما را از نزدیک مى‏بینند و ... کم کم پیدا مى‏کنند. به هم نشان مى‏دهند، از هم تأئید مى‏گیرند و به من و مربى نشان مى‏دهند. یک نفر از میان جمع »گیاه« را مى‏شناسد و نام مى‏برد:

 1  آفرین! اسم این گیاه جعفرى است.

{P  - کلاس دخترانه بود. اجراى این برنامه در کلاس پسرانه نشان داد که آشنایى دختران پیش دبستانى با سبزى‏ها، بیش از پسران پیش دبستانى است. P}

 همراه با نشان دادن نمونه‏اى دیگر .....................

 

 فعالیت دوم: مشاهده، جست و جو در محیط واقعى

 1  آن هفته که به کلاستان آمدم، درباره‏ى چى گفت و گو کردیم؟

 2  درباره‏ى »گیاه«، درباره‏ى »گیاهان«، درباره‏ى سبزى ها ....

  حالا با هم برویم حیاط مدرسه، کوچه، پارک تا گیاهان را در آن جا هم ببینیم. هر کس هر جا یک نمونه »گیاه« دید، به دوستش یا به من یا به خانم مربى نشان دهد.

    ×××

    کودکان در پهنه‏ى پارک پراکنده بودند، کنجکاوى مى‏کردند و جست و جو مى‏کردند. مقایسه مى‏کردند. پیدا مى‏کردند و یافته‏ها را به یکدیگر نشان مى‏دادند - تعمیم مى‏دادند و به این طریق آموخته‏هاى خود را عمق و وسعت مى‏بخشیدند. براى من جالب و شورانگیز بود که آن روز گوشم نه »درخت« شنید، نه »علف«، نه ...

    »گیاه«! فقط گیاه. وه چه زیبا بود آن روز!

    »گیاه« صداى آن روز پارک بود. خانم گیاه! آقا این هم یک گیاه.

 گیاه! ...

     از علف‏هاى هرز، گیاهان خودروى لا به لاى سنگ‏ها تا درختان کاج، بوته‏هاى رز و ... گیاهى از چشم کودکان پنهان نمى‏ماند.

    حتى گیاهانى که به دلیل برگ ریزان، لباس خود را عوض کرده بودند!

 

 فعالیت سوم: تلفیق ارزشیابى

    وقتى از پارک برگشتیم، زنگ تفریح بود و تغذیه، بعدش: نقاشى!

 

 حدس مى‏زنید که موضوع نقاشى آن روز چه بود؟

    بهترین وقتى بود که بتوان فعالیتى تلفیقى - علوم تجربى و نقاشى - را اجرا کرد.

    از کودکان خواستم، »گیاهان« را نقاشى کنند.

    نمونه‏ى کارهاى آن‏ها را در این گزارش مى‏بینید. احتیاجى به توصیف نیست!

    ×××

    چه خوش شانس هستند »مربیان کودک«! خوش به حالشان!

    آن همه زیبایى را که من آن روز شاهد بودم، آن‏ها هر روز شاهدند. درست مثل یک »باغبان« که فرایند رشد و به بار نشستن گیاهان باغش را شاهد است. و چه هشیار بود و عارف، زنده یاد جبّار عسگرزاده آن زمان که عنوان »باغچه‏بان« را براى خود برگزید.

    و من چه قدر دلم مى‏خواهد که »باغچه‏بان« شوم!

    ×××

 فکر کنید و بگویید:

    در گزارشى که خواندید: اندیشه‏ى کاوشگرى »مفهوم سازى به وسیله‏ى کودکان« به عنوان یک رویکرد در انتخاب هدف‏ها و مدیریت فعالیت‏هاى یادگیرى کودکان مورد توجه بوده است. با ارائه‏ى مثالى روشن، توضیح دهید که در این فعالیت‏ها سعى شده است، چه مفهوم یا مفاهیمى به وسیله‏ى کودکان ساخته شود؟ چگونه؟

 به نام الله
              با سلام وخسته نباشید خدمت دلسوزان تعلیم وتربیت فرشته های آسمانی 
یکی از مواردی که در رشد کودکان موثراست استفاده از مقوله ای به نام طبیعت است
تحلیلی مختصر بر خوش به حالشون
معلم امروزی یک راهنماست که تجربیات یادگیری را تسهیل می کند. معلم تسهیل کننده کار یادگیری است که با تنظیم هدفها وآموزش بر اساس تجارب قبل دانش آموزان وبه منظورسرعت بخشیدن به یادگیری وآموزش انجام می شود.
با توجه به اینکه در بیشتر مراکز آموزشی وتربیتی ایران
معلم یا مربی فقط یک انتقال دهنده اطلاعات هست وتوجهی به فراگیران ونیازهای آنان ندارند وآموزش تنها محدود به چهار دیواری مدرسه می باشدوروشهای قدیمی آموزشی را که در بیشتر دنیا منسوخ شده است سر لوحه کار خود قرار داداند.اما در طرح درس گیاهان ساختارهای خشک وغیر قابل انعطاف جای خود را به شا خص انعطاف پذیری در
خدمت آموزش وکسب تجربیات وشناساندن محیط داده است ومربی به طور کامل از روشهای تکنو لوژی آموزشی با
طراحی اهداف وبرنامه ریزی فعالیتها استفاده نموده
است ومحیطی شاد ومفرح را برای کودکان به وجود آورده است مربی از مناسبترین منابع بهرگیری کرده است تا هر چه سادهتر شاگردان را به هدفهای مورد نظرش برساند.باتوجه
  به اینکه کودکان هنگام مطالعه در مورد گیاهان هیجان زده می شوند واز انجام فعالیتها در این زمینه لذت می برندمشاهدات کودکان در زمینه گیاهان موجب می شودکودکان با مفهوم طبیعت وزیبایی وآب وهوا به عنوان
رشد دهنده گیاهان آشنا شده وقدرت خلاقیت خود را پرورش
   داده وتجارب گرانبهای را از آموخته های خود کسب
نمایند .تجربه های موفقیت آمیز باعث رشد اعتماد بنفس کودک می گردند .شادی که در حین فعالیتها به وجود آمده است موجب رشد خلاقیت کودکان گردیده است. یکی از نقاط مثبت دیگر این برنامه توجه به مفهوم سازی وتولید دانش در کودکان بود که موجب رشد شناختی وزمینه ساز
تفکر خلاق در کودکان را فراهم می نمائید.
چند پیشنهاد برای بهتر اجراءشدن خوش به حالشون
در این طرح می توانستیم فعالیتها را گسترش داده واز فعالیتهای مانند کاشت دانه ها وچگونگی رشد آنها استفاده نمود وبحثهای را در زمینه چگونگیرشد گیاهان و تاثیر آب وهوا بر روی گیاهان وهمچنین توصیف کردن و مقایسه کردن گیاهان مطرح نمائیم تا کودکان در مورد آنها تفکر نموده وبه نتیجه برسند.

باغبان ابتدا زمین را بارور می کند وبرای غنچه دادن به درخت فرصت می دهد.

    آموزش اهمیت استتار در بقاى جانوران به دانش‏آموزان کلاس اول

 

    جانوران را در کلاس علوم پنهان کنیم

 

    ترجمه: بتول موسوى

 

    یک روز زنگ تفریح، یکى از دانش‏آموزان کلاس اول هنگام بازى مارمولکى را لا به لاى علف‏ها پیدا کرد. با وجود این که مارمولک به سختى دیده مى‏شد، همگى مدتى آن را تماشا کردیم. این تجربه باعث شد، مجموعه فعالیت‏هایى را براى آموزش اهمیتمفهوم استتار در بقاى جانوران، برنامه ریزى کنم.

    اولین تمرینى که بچه‏ها در این گروه از فعالیت‏ها انجام دادند، بازى »حالا آن را مى‏بینى، حالا نمى‏بینى« از مجموعه فعالیت‏هاى آموزشى »AIMS« بود. در این بازى، بچه‏ها دایره‏هاى رنگى کوچک حاصل از سوراخ کردن کاغذهاى رنگى را که روى کاغذهایى با رنگ‏هاى گوناگون ریخته بودم، شمردند.

    دانش‏آموزان به چهار گروه پنج نفره تقسیم شدند. هر روه مخلوطى از دایره‏هاى رنگى صورتى، زرد، سبز و سیاه را که روى زمینه‏هاى رنى متفاوت پخش شده بودند، دریافت کرد. گروه اول دایره‏ها را روى زمینه زرد رنگ شمرد، گروه دوم روى زمینه سیاه، گروه سوم روى زمینه سبز و گروه آخر روى زمینه صورتى.

    روش انجام کار به این ترتیب بود که هر یک از اعضاى گروه در فاصله‏هاى زمانى 15 ثانیه هر تعداد دایره صورتى رنگ را که مشاهده مى‏کرد، و در 15 ثانیه بعدى، عضو دیگر گروه، رنگ دیگرى مثلاً سبز را. این کار تا پایان شمارش تمام رنگ‏هاى دایره‏هاى رنگى ادامه پیدا مى‏کرد. عضو پنجم گروه نیز وظیفه نگاه داشتن زمان و ثبت نتایج را بر عهده داشت. بعد از شمارش و ثبت نتایج، هر گروه یک نمودار ستونى رسم کرد. سپس دانش‏آموزان چهار نمودار متفاوت را با هم مقایسه و راجع به شباهت‏ها و تفاوت‏هاى بین نمودارها بحث کردند. با این فعالیت دانش‏آموزان تمام گروه‏ها دریافتند که شمارش دایره‏هاى رنگى همرنگ زمینه از همه مشکل‏تر است. (براى مثال، شمارش دایره‏هاى رنگى سبز روى کاغذ رنگى سبز، از شمارش دایره‏هاى سایر رنگ‏ها مشکل‏تر بود).

    در واقع هدف از انجام این فعالیت، تمرین شمارش صحیح نبود، بلکه هدف درک دشوارى دیدن و در نتیجه شمارش دایره‏هاى رنگى همرنگ زمینه بود. وقتى دانش‏آموزان در پایان فعالیت به این نتیجه دست یافتند، این ایده را مطرح کردم: »تصور کنید این دایره‏هاى رنگى جانورانى هستند که روى زمین زندگى مى‏کنند.« سپس بحث را این گونه ادامه دادیم که چه طور همرنگى جانوران با محیط زندگى مى‏تواند، در بقاى آن‏ها مؤثر باشد. به این ترتیب، زمینه فعالیت بعدى فراهم شد.

 

 جانوران هنگام استتار

    در ادامه آموزش مفهوم استتار، کتاب »جانوران هنگام استتار« را براى دانش‏آموزان خواندم. در این کتاب، راهنماهایى براى کمک به حدس نام جانور پنهان شده، وجود داشت. همچنین کتاب حاوى مطالبى بود که در آن جزئیات مربوط به استتار جانوران تشریح و علاوه بر آن، انواع روش‏هاى استتار و اطلاعات اضافى راجع به برخى جانوران ضمیمه شده بود.

    در مرحله بعد، منظره اى از یک جنگل بارانى را روى تابلوى کلاس نصب کردم تا به دانش‏آموزان نشان دهم که جانوران گوناگون از جمله پروانه، مار، آهوى کوهى، مارمولک، حشره، عنکبوت و قورباغه، هنگام استتار در زیستگاه‏هاى طبیعى خود، چگونه از نظر پنهان مى‏مانند. سپس از تعدادى عروسک پارچه اى به شکل جانوران کمک گرفتم تا نشان دهم که آنان چگونه از استتار بهره مى‏گیرند.

    سپس با هم به تصویر زیستگاه‏هاى طبیعى جانوران گوناگون نگاه کردیم. من از آنان خواستم، هر یک جانورى را انتخاب کند و راجع به این که چه طور با استفاده از رنگ و طرح بدنش خود را محافظت مى‏کند، مطلبى بنویسد. براى مثال، یکى از بچه‏ها قورباغه سبزى را روى برگ سبزى نقاشى کرد و چنین نوشت: قورباغه با تبدیل کردن رنگ بدنش به سبز، خودش را پنهان مى‏کند تا جانوران دیگر آن را نخورند.

 

 مشاهده جانوران حقیقى

    با دعوت از یک فروشنده جانوران دست آموز به کلاس، دانش‏آموزان موفق شدند جانورانى مثل خرگوش، مار، عنکبوت، ماهى و آفتاب پرست را از نزدیک ببینند. فروشنده براى بچه‏ها توضیح داد که جانوران چگونه با پنهان کردن خود، زندگى شان را حفظ مى‏کنند. به علاوه راجع به غذا، محل‏هاى طبیعى زنگى و برخى از عادت‏ها و رفتارهاى جانوران گوناگون توضیح داد. دانش‏آموزان تصویرهاى بزرگى از جانوران مورد علاقه خود کشیدند و آن‏ها را با قیچى از کاغذ چیدند. با ادامه این مشاهدات، آنان کتابى درباره استتار جانوران »ساختند« و آن را به فروشنده دوره گرد هدیه کردند.

 

 کاربرد دانسته ها و به کارگیرى خلاقیت

    وقتى دانش‏آموزان به مفهوم استتار جانوران و اهمیت آن در بقاى آن‏ها پى بردند، فعالیت دیگرى را شروع کردیم. در این فعالیت، دانش‏آموزان با استفاده از مجموعه اى از مواد اضافى و دور ریختنى، حشراتى را درست کردند و آن‏ها را در قسمت‏هاى گوناگون کلاس قرار دادند تا من آن‏ها را پیدا کنم.

    براى شروع، کل بچه‏هاى کلاس را به پنج گروه تقسیم کردم و نحوه فعالیت را براى آنان توضیح دادم: دانش‏آموزان هر گروه باید مکانى را در کلاس پیدا مى‏کردند که براى پنهان کردن حشراتى که خودشان ساخته بودند، مناسب باشد.

    این حشرات با استفاده از موادى چون: شانه‏هاى خالى تخم مرغ، قوطى‏هاى فیلم، جعبه‏هاى خالى غلات صبحانه، کاغذهاى رنگى، پولک و نوار ضبط صوت و مواد دیگرى که من در طول سال‏ها جمع آورى کرده بودم، تهیه شدند. هدف ما، استتار حشرات ساخته شده، در مکان‏هاى مناسب بود. آن‏ها باید حشرات خود را طراحى و با استفاده از این مواد، ظرف 30 دقیقه مى‏ساختند.

    پس از ساختن حشرات و انتخاب محل پنهان کردنشان، دانش‏آموزان دو راه پیش بینى کردند: چه تعداد از حشرات به خوبى پنهان نشده‏اند و به راحتى پیدا خواهند شد؟ چه تعداد از حشرات به خوبى استتار شده اند و به راحتى پیدا نخواهند شد؟ همه گروه‏ها از حشرات خود ساخته‏اشان مغرور بودند و پیش‏بینى کردند که من نمى‏توانم آن‏ها را پیدا کنم.

 

 پیدا کردن حشرات پنهان شده

    براى این کار که پیش بینى‏هاى دانش‏آموزان را بیازمایم، چشم‏هایم را بستم و اجازه دادم که هر گروه به ترتیب حشراتشان را پنهان کنند. من 15 ثانیه وقت داشتم که حشرات را پیدا کنم. در غیر این صورت، حشره در واقع به نحوى پنهان شده و بنابر این حفظ بقا کرده بود.

  گروه اول حشره خود را در کتابخانه کلاس پنهان کرده بودند. زیرا اکثر کتاب‏هاى موجود در آن، قهوه اى بودند و آنان حشره قهوه‏اى رنگى ساخته بودند.

  گروه دوم حشره خود را در سبد نوشتارى کلاس گذاشته بودند. زیرا داخل سبد تعدادى تخته سبز وجود داشت و آنان حشره خود را سبز رنگ انتخاب کرده بودند.

  گروه سوم حشره زرد رنگى ساخته و آن را در محل پازل کلاس قرار داده بودند. آن‏ها به این دلیل رنگ زرد را انتخاب کرده بودند که اکثریت پازل‏هاى کلاس قطعات زرد رنگ داشتند.

  گروه چهارم حشره خود را داخل میز تحریر مربوط به تجهیزات صوتى کلاس قرار داده بودند. داخل این میز تحریر و همچنین حشره آن‏ها رنگ سبز تیره داشت.

  و نهایتاً گروه پنجم یک حشره آبى رنگ ساخته و آن را کنار کتاب‏هاى آبى رنگ ریاضیات پنهان کرده بودند.

    من توانستم دو تا از حشرات را پیدا کنم، اما سه تاى آن‏ها را پیدا نکردم. مثلاً حشره آبى روى قفسه کتاب‏ها را پیدا کردم و دانش‏آموزان این طور نتیجه گرفتند که درجه آبى بودن رنگ حشره ساخته شده، با رنگ کتاب‏ها تفاوت داشت است. همچنین، حشره قهوه‏اى رنگ را هم پیدا کردم. نتیجه گیرى دانش‏آموزان این بود که چون کتاب‏ها رنگ قهوه اى یکسانى نداشتند، ولى حشره آن‏ها قهوه اى یکرنگى بود، بنابراین توجه من به راحتى به آن جلب شده است. من حشره سبز تیره را پیدا نکردم و دانش‏آموزان این گروه دریافتند که انتخاب مناسبى براى طراحى حشره خود کرده بودند. چون اگر حشره رنگ دیگرى مثل زرد یا سفید بود، امکان داشت آن را پیدا کنم. همچنین من نتوانستم حشره سبز پنهان شده در سبد قسمت نوشتارى و یا حشره زرد پنهان شده در بین قطعات پازل را پیدا کنم. نتیجه گیرى این گروه‏ها این بود که به علت همرنگى و در نتیجه در هم آمیختگى حشره با زمینه از نظر بصرى، پیدا کردن آن مشکل شده است. سپس حشرات پیدا شده و پیدا نشده را از نظر تفاوت‏ها و شباهت‏ها مقایسه و راجع به چگونگى زنده ماندن حشرات پیدا نشده بحث کردیم.

    اگر حشره گروهى از دانش‏آموزان را پیدا مى‏کردم، به گروه مربوطه بر مى‏گرداندم و از آنان مى‏خواستم بگویند، با چه تغییراتى در حشره آنان مى‏تواند آن را براى استتار مناسب ساخت. سپس تصویر حشره را بعد از ایجاد تغییرات حاصله، رسم کنند.

    براى تکمیل این فعالیت، از دانش‏آموزان خواستم تصویر یک زیستگاه طبیعى را طراحى و رنگ آمیزى کنند؛ به طورى که حشره ساخته شده توسط آن‏ها بتواند در آن جا پنهان شود. در آخر، آن‏ها تصویر حشره شان را به تصویر زیستگاه رسم شده چسباندند.

 

 ارزشیابى

    براى ارزشیابى میزان درک دانش‏آموزان از این فعالیت‏ها، از آنان خواستم پنج نکته را که از مفهوم استتار جانوران آموخته بودند، بنویسند یا نقاشى کنند. به این طریق، کتابى از آموخته‏هاى خود تهیه و عنوانى براى آن انتخاب کردند.

    نتیجه یادگیرى مطلب بسیار قابل توجه بود.

    دانش‏آموزان در کتاب‏هاى خود نوشته بودند: بعضى از جانوران براى بقاى خود مى‏توانند رنگ خود را تغییر بدهند. گوزن‏ها لکه‏هایى روى بدن خود دارند که به پنهان شدن آن‏ها کمک مى‏کند. قورباغه‏ها مى‏توانند بین دو رنگ قهوه اى و سبز تغییر رنگ بدهند. خرس‏هاى قطبى سفیدند و تشخیص آن‏ها در برف مشکل است. جغدها به رنگ درخت‏ها هستند و مطالبى از این دست.

    بعد از نمره دادن به کتاب‏ها، آن‏ها را جمع آورى و در کتابخانه کلاس قرار دادم تا دانش‏آموزان از مطالعه آن‏ها لذت ببرند. به این ترتیب، آنان از یادگیرى موضوع استتار لذت بردند و دریافتند که چگونه توانایى پنهان شدن و در آمیختگى جانوران با محیط، این احتمال را که جانوران شکارگر آن‏ها را تشخیص بدهند، کاهش مى‏دهد و در نتیجه شانس بقاى آن‏ها افزایش مى‏یابد. به علاوه، آموختند که برخى از جانوران با رنگ‏هایى متولد مى‏شوند که براى حفظ آن‏ها حائز اهمیت هستند. مثلاً جوجه پرندگان با رنگى شبیه اجزاى تشکیل دهنده لانه شان به دنیا مى‏آیند.

    به این ترتیب، موفق شدم با روشى متفاوت، مطالبى راجع به جانوران، به دانش‏آموزان بیاموزم. آنان در پاسخ به این سؤال که از کدام قست درس بیش از همه لذت بردند، گفتند که قسمت مورد علاقه شان ساختن و پنهان سازى حشرات بوده است. در حقیقت، آن زمان که موفق نمى‏شدم حشرات آنان را پیدا کنم، آنان به آنچه انجام داده بودند، افتخار مى‏کردند و من از آنچه که آموخته بودند، به خود مى‏بالیدم.

 

 منبع

    February 20001 ,Children & Science ,Mary C.Burke

 

 به نام آلله:بهترین تدریس،تدریسی است که معلم کمتر فعال باشد.

 تحلیلی مختصر بر اهمیت استتار در بقای جانوران

زمانی که عملکرد یک باغبان یا کشاورز تفکر می کنیم متوجه میشویم که آنها از شروع فعالیت به فکر این هستند که محصولی مرغوب وبا کیفیت را تولید نمائیند.برای بدست آوردن این مهم برنامه ریزی دقیق را از شروع تولید محصول یعنی کاشت تا برداشت آن انجام می دهندو
نهایتآاگر مراقبتها وتلاشهای آنها به نحوء احسن انجام بگیرد بهترین محصول رادریافت می نمائیندولی اگر اشکال جزئی در کار آنها وجود داشته باشد کیفیت محصول آنها پائین می آئید.مسئله تعلیم وتربیت نیز شبیه کار کشاورز یا باغبان ومراحل طی شده توسط آنها است.مسئله آموزش وتربیت کودکان باید از زمان تولد توسط والدین شروع وبعد از آن توسط مراکز آموزشی صورت بگیردوهدف تمام مراحل رشد در جهت رشد همه جانبه کودک باشد.در مورد فعالیت صورت گرفته در مقاله اهمیت اسستتار در بقای جانوران باید بگوئیم که این مورد تجربه خیلی خوبی برای من وسایر دوستانم خواهد بود چون فعالیت به نحوءاحسن انجام گرفته است وامیدوارم که نمونه چنین فعالیتهای را در ایران نیز ببینیم .تا زمانی که تجربهنباشد،زبان به کار نمی افتد.در این فعالیت سعی شده است تا کودکان درس علوم تجربی را به صورت عملی اجرا نمائیندوبه ابتکارهای زیادی دست بزنندومعلم هم فقط یک راهنماست وخلاقیت دانش آموزان را به بهترین نحوءبه کار گرفته ودر بدست آوردن تجارب گرانبها به آنها کمک نموده است.صبر وتحمل معلم کلاس در این فعالیت قابل تقدیر است چون معلمین ما برای یک درس تا این اندازه وقت نمی گذارندوآموزش آنهافقط در حد یک یا دو فعالیت است مفهوم پنهان کاری به خوبی برای دانش آموزان حلاجی شده وآنها توانستند تجارب خودشان در مورد استتار حیوانات را به انسان واشیاءنیز ربط بدهند.با توجه به این مسئله که هر پدیده که یکنواخت بشود خستگی ایجاد می کند.هر چیزی که بیش از حد تکرار بشود یک بیماری است در یادگیری نیز نباید از تکرار مداوم استفاده شود.در این فعالیت تنوع زیادی در محتوای فعالیتها وجود دارد که زمینه مناسبی را برای بروز خلاقیتهای کودکان وشکوفائی استعدادهای آنها به وجود آورده ویکی از مهم ترین مسائل طبیعت رابا استفاده از خلاقیتهای خودشان آموخته اندوهوش طبیعت گرایی آنها به خوبی فعال شده ورشد یافته است.در این فعالیت معلم می توانست با طراحی کردن یک بازی در محوطه کلاس یا فضای بیرون از بچه ها بخواهد که خود را شبیه اشیاء اطراف کرده وخود را پنهان نمایند.همچنین معلم می توانست از قصه گویی در مورد حیوانات وربط دادن آنها به استتار استفاده نماییدکه این عامل می توانست بسیار موثرباشد.در این فعالیت مشاهده در سطحی بسیار بالا وبه کارگیری دانسته ها وارزشیابی به بهترین نحوء ممکن صورت گرفته است.
بالاترین تفریح برای کودکان بالا بردن تجارب آنهاست

باغچه تخم مرغى

باغچه تخم مرغى

 

 

 

    من در یکى از مدرسه‏هاى تازه تأسیس و بزرگ وسط شهر بابل تدریس مى‏کنم. این مدرسه چند باغچه بسیار کوچک داشت که به تازگى در آن نهال‏هایى کاشته بودند. براى این که بچه‏ها به نهال‏ها آسیب نرسانند، دور آن‏ها حصارى بلند کشیده بودند.

    کتاب علوم کلاس اول بخش گیاهان، در مورد انواع برگ‏ها، ساقه‏ها، ریشه‏ها، مراحل رشد گیاهان و... بحث مى‏کند. همیشه دلم مى‏خواست در مدرسه گیاهانى داشته باشیم تا بچه‏ها از ابتداى رویش، شاهد رشد آن‏ها باشند. اما با توجه به امکانات مدرسه، عملاً نمى‏توانستیم از این باغچه‏ها استفاده کنیم. مدت‏ها در این فکر بودم که در کلاسم باغچه‏اى بسازم؛ باغچه کوچکى که ارزان و براى همه گروه‏ها قابل تهیه باشد. ضمناً بتوانیم دانه‏هاى متعدد و متنوعى در آن بکاریم و نحوه رشد و شکل انواع دانه‏ها را با هم مقایسه کنیم.

    چند روزى چشمم به دنبال وسیله مناسبى بود تا این که یک روز آن را یافتم. دیدن شانه‏هاى خالى تخم مرغ که جلوى بقالى گذاشته شده بودند، مرا به یاد باغچه‏هاى کرت بندى شده روستاهاى اطراف شهر انداخت. فرداى آن روز که به کلاس رفتم، از گروه‏ها خواستم هر کدام یک شانه خالى تخم مرغ، مقدارى تخم سبزیجات، یک سینى به اندازه شانه تخم مرغ، و بعضى از گروه‏ها هم خاک بیاورند.

    گروه‏ها شانه‏هاى تخم مرغ را به اندازه‏هاى دلخواه در آوردند. یک گروه مستطیل، یک گروه سه گوش و... روى آن مقدارى خاک ریختند و بعد تخم سبزیجات را به سلیقه خودشان، در هر ردیف که دلشان مى‏خواست، پاشیدند.

    به بعضى از گروه‏ها همین فعالیت را بدون خاک دادم تا تأثیر وجود و عدم وجود خاک را در رشد دانه‏ها مشاهده کنیم. بچه‏ها شانه‏ها را داخل سینى گذاشتند و کنار پنجره کلاس چیدند.

    آن روز کلاس بسیار شادى داشتیم. بچه‏ها با پیش بند و دستکش آن چنان غرق شادى و غرور بودند که قابل وصف نبود؛ چون با دست خودشان باغچه‏اى مى‏ساختند. انگار باغچه تخم مرغى برایشان مثل سفر به کره ماه جالب و حیرت‏انگیز بود. آن‏ها هر روز با شوق فراوان، باغچه‏هایشان را با ظرافت آبیارى مى‏کردند. بعضى گروه‏ها چون دوست داشتند زودتر گیاهشان رشد کند، هر زنگ تفریح به باغچه‏ها آب مى‏داند. من هم چیزى نمى‏گفتم تا در پایان مدت تعیین شده، باغچه‏ها را با هم مقایسه کنیم.

    بعد از چند وقت تخم‏ها جوانه زدند و سر از خاک بیرون آوردند: تربچه، جعفرى، تره، ریحان و...

    چه باغچه‏هاى رنگارنگ و زیبایى! آن وقت بچه‏ها برگ‏ها را بررسى کردند، ریشه‏ها را کنار هم گذاشتند و به مقایسه ساقه‏ها با هم پرداختند.

    چند باغچه به خاطر آبیارى زیاده از حد خراب شد و از بین رفت. این نتیجه‏اى بود که خود گروه‏ها به آن مى‏رسیدند و چه قدر زیبا بود وقتى خودشان جواب سؤال هایشان را یافتند.

    باغچه هایى که دانه‏هاى سبزیجات بدون خاک در آن‏ها کاشته شده بودند، فرضیه ما را که »گیاهان براى رشد به خاک نیاز دارند«، با یک سؤال تازه رو به رو کردند. چون در باغچه بدون خاک گیاه رشد کرد، ولى سرعت رشد آن خیلى کم‏تر از باغچه‏هاى دیگر بود و زودتر هم زرد شد.

    این تجربه جالب و شاد و هیجان‏انگیز، علاوه بر یاد گرفتن درس برگ‏ها و... یک درس جالب براى من و بچه‏ها داشت:

    آنچه را که نیازمان بود، به سادگى و فقط با دقت به محیط اطراف، به دست آوردیم. درس دادیم و در کلاس گردش علمى کردیم.

    اما این سؤال همچنان برایم ماند که: در شانه تخم مرغ چه ماده‏اى بود که بدون حضور خاک، به گیاه اجازه رشد مى‏داد؟

 ای که با نامت جهان اغاز شد دفتر من هم به یادت باز شد
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت جناب اقای همتی وکلیه
عزیزانی که از این وبلاگ بازدید می فرمایند.
تحلیلی مختصر بر باغچه تخم مرغی
هیچ رشذی بدونه زحمت ممکن نیست.
چند مطلب کوتاه در رابطه با باغچه تخم مرغی:درابتدا باید به متولیان این طرح تبریک گفت گه در مدارس ما هر چند به صورت اندک چنین طرحهای که محتاج صبر وحوصله فراوان مسئولین مربوطه می باشد صورت گرفته است .فعالیتی که در باغچه تخم مرغی صورت گرفته است نمونه کاملی از خلاقیت توسط معلم وشاگردان می باشد که بدونه همکاری هر کدام از انها شاید به موفقیت نمی رسیدند.
این طرح بر اساس تفکر واگرا وبر مبنای تشویق خلاقیت در کودکان وپرورش خلاقیت در انها صورت گرفته است.خلاق بودن معلم کلاس باعث شده است که فضای کلاس به یک فضای کاملا طبیعی وشاد تغییر پیدا کند وباعث بدست آوردن تجارب گرانبهای برای کودکان در زمینه رشد گیاهان وپرورش آنها شده است.باغچه تخم مرغی که کودکان قبل از این انها را مشاهده نکرده بودند باعث می شود که کودکان ذر زمینههای دیگر نیز خلاقیت نموده وبه فعالیتهای اینچنینی دست بزنند.
در این طرح اشکالاتی وجود دارد که به طور خلاصه به آنها اشاره خواهم نمود.
قبل از اینکه این طرح اجراءشود بهتر بود از عقاید ونظریات کودکان در این زمینه استفاده می شود وانها را تشویق به فکر کردن وتفکر در مورد چگونگی انجام دادن کار می کردیم که نظرات وپیشنهادات انها می توانست در اجراءکردن طرح به ما کمک نمائید.
یک هفته قبل از اجرای طرح باید مشاهده صورت می گرفت وکودکان از نزدیک با یک باغچه وچگونگی شکل گیری آنها آشنا شده ودرحین این فعالیت کودکان را به بحث وگفتگو می کشانیم ودر قالب فعالیتها وتعاملات محتوا را طراحی وکودکان را با فعالیت مورد نظر آشنا نموده و انها را برای این فعالیت اماده می نمائیم.وابتدا در قالب اطلاعات ساده آنها را با مفهوم گیاه وبعد باغچه وچگونگی رشد وفواید آنها اشنا نموده وانها را در حین انجام فعالیت ازاد بگذاریم تا در مورد باغچه وگیاهان صحبت کنند.
در حین انجام فعالیت باید از کودکان خواسته شود مشاهدات خود را در طول مدت رشد گیاهان وجوانه زدن وشکل گیری باغچه یادداشت کنند وتوجه آنها را به جوانه زدن گیاهان جلب نمائیم ودر حین فعالیت میتوانیم سئوالاتی از کودکان بپرسیم مانند:ایا گیاهان در تاریکی هم رشد می کنند-آیاگیاهان بدونه نور هم رشد میکنند.چه کار کنیم تا گیاهان سریعتر رشد کنند.
همچنین می توانیم به کودکان کمک کنیم تا نمودارها وجدولهای را رسم نموده وروشهای تثبیت فعالیت ومشاهدات ونتایج خود را ارائه ددهند وهر روز گزارش خود را از فغالیت در حال انجام شرح داده وکارها وفعالیتهای خودشان را ثبت نمایند.
در این طرح اهداف زیر دنبال میشود .
 ۱
ایجاد حس اعتماد بنفس وامنیت خاطر در کودکان
۲تشویق وپرورش استقلال طلبی وخلاقیت کودک
۳پرورش حس زیبا شناسی در کودک
۴پرورش عادات مفید در کودک به منظور تندرستی وایجاد مهارتهای که برای تطبیق شخص با محیط لارم است
۵باعث بدست آوردن تجارب گرانبهای برای کودکان در زمینه رشد گیاهان شده است
۶کودک برای نخستین بار با گوشه ای از طبیعت رابطه برقرار کرده است
زیباترین اهنگی که از زمین به گو ش خداوند میرسد خنده کودکان می باشد.